شهریور1396
مروری یر شهریور 96 کاملا بدون شرح منزل آنیتا دوست عرشیا ...
نویسنده :
مامان عرشیا
17:05
دل نوشته
فرزندم ، نور دیدگانم بیاموز که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد بیاموز که میتوانی تنها با بخشیدن به دیگران به آرامش برسی بیاموز که خداوند همه چیز را در یک روز نیافریده پس دلیلی ندارد که بیندیشی که همه چیز را در یک روز به دست بیاوری &n...
نویسنده :
مامان عرشیا
17:06
فرهنگ لغت عرشیا
پسرم با گفتن ماما (مامان) و بابا شروع کرد به حرف زدن حس شیرینی بود بیرون رو میگه: دد آب رو قشنگ و شیرین میگه و هر وقت که دوست نداره بخوابه میگه آب که ما رو بیدار کنه تاب رو میگه : تا دست رو میگه : دس تازگی یاد گرفته تلفن جواب میده و میگه : اووو بهش میگم مامان و بابا چند تا دوست داری میگه: دو ...
نویسنده :
مامان عرشیا
16:24
متفرقه تیر ماه
عرشیا از وقتی براش تولد گرفتم هر چیزی که شکل کیک باشه فک میکنه تولده و شروع میکنه دست زدن و کلی شادی میکنه من آمدم کیک درست کردم و به بهونه تولد هر روز عصر با شیر آقا میل میکنن عرشیا شده مرغابی خونه هر روز صبح به شوق استخرش یه آب بازی میکنه و بعد صبحانه میخوره این هم بعد یه آب تنی حسابی قربونت برم که واسم ژست گرفتی اینجا هم تاب بازی با خرس کوچولو ...
نویسنده :
مامان عرشیا
16:13
خونه بابابزرگ
تابستان 96 خونه بابابزرگ اینجا میخواستی آب بازی کنی از من اجازه میگرفتی ...
نویسنده :
مامان عرشیا
7:19
لوک خوش شانس
پسرم جیمبو بود حالا لوک خوش شانس خونه شده ...
نویسنده :
مامان عرشیا
7:16