فرهنگ لغت عرشیا
پسرم با گفتن ماما (مامان) و بابا شروع کرد به حرف زدن حس شیرینی بود
بیرون رو میگه: دد
آب رو قشنگ و شیرین میگه
و هر وقت که دوست نداره بخوابه میگه آب که ما رو بیدار کنه
تاب رو میگه : تا
دست رو میگه : دس
تازگی یاد گرفته تلفن جواب میده و میگه : اووو
بهش میگم مامان و بابا چند تا دوست داری میگه: دو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی